دانلود کتاب قضاوت‌ های حضرت علی (ع) :آندروید / پی دی اف/ جاوا

دانلود کتاب قضاوت‌ های حضرت علی (ع) :آندروید / پی دی اف/ جاوا

امیرالمؤمنین علیه‌السلام که می‌فرمود: اگر بر بساط قضاوت تکیه زنم حکم می‌کنم بین پیروان تورات به توراتشان و پیروان انجیل به انجیلشان و پیروان قرآن به قرآنشان، به طوری که هر کدام به نطق آمده بگویند: علی به عین آنچه که در ما هست داوری نموده است و دشمن بسان دوست اعتراف کرده که قضاوت علی علیه‌السلام از همه امت صحیح‌تر بوده است و بارها که قضایای مشکلی برای خلیفه دوم عمر پیش می‌آمد می‌گفت: اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد، و بجز علی علیه‌السلام کسی غصه و اندوهش را بر طرف ننموده است.

http://qadir-khom.persiangig.com/image/mobile/GhezavatHayeHazrateAli%28www.qadir-khom.blogfa.com%29.jpg

نام کتاب: قضاوت‌های حضرت علی (ع)

تالیف: آیة‌الله شیخ محمد تقی شوشتری

برای دانلود کتاب به 3 فرمت PDF/ JAR / APK  به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

متن عهدنامه مالک اشتر با زبان فارسی و انگلیسی

متن عهدنامه مالک اشتر با زبان فارسی و انگلیسی


http://qadir-khom.persiangig.com/image/motefareghe/%D8%B9%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9.JPG

وقتی حضرت امیرالمومنین علی (ع) ، مالک اشتر نخعی از یاران خود را به امارت مصر منصوب نمود، به او فرمانی در قالب یک نامه نوشت. این نامه بی تردید از مهمترین اسناد سیاسی حقوق اسلامی و خصوصا شعبه شیعی آن است.

این نامه به روشنی نشان می دهد رویکرد مترقی امام علی (ع) به مساله حکومت را در عصر جاهلیت عرب و در دوران حکومت های الیگارشی. در این نامه که به نوعی به قانون اساسی اسلامی ایشان می ماند ویژگی های حکومت اسلامی، حاکم اسلامی، حقوق شهروندان، رابطه دولت با شهروند و … بیان شده است. توصیه به علاقه مندان، خصوصا دانشجویان و دوستداران مباحث حقوق، آنرا با دقت کامل مطالعه کنند. این ترجمه از ترجمه نهج البلاغه انجام شده توسط دکتر آیتی می باشد.


توضیح سید رضی (قدس سره) مولف نهج البلاغه: این فرمان را برای مالک اشتر نخعی نوشت، هنگامی که او را امارت مصر و توابع آن داد.در آن‌هنگام که کار بر محمد بن ابی بکر آشفته شده بود.این فرمان از پرمحتواترین فرمانهاست و از دیگرنامه‌های او محاسن بیشتری در بردارد.

متن نامه
به نام خداوند بخشاینده مهربان ‌این فرمانی است از بنده خدا، علی امیر المؤمنین، به مالک بن حارث اشترنخعی در پیمانی که با او می‌نهد، هنگامی که او را فرمانروایی مصر داد تا خراج آنجا را گرد آورد و با دشمنانش پیکار کند و کار مردمش را به صلاح آورد و شهرهایش را آباد سازد.

او را به ترس از خدا و برگزیدن طاعت او بر دیگر کارها و پیروی از هر چه درکتاب خود بدان فرمان داده، از واجبات و سنتهایی که کس به سعادت نرسد مگر به پیروی از آنها، و به شقاوت نیفتد، مگر به انکار آنها و ضایع گذاشتن آنها. و باید که خدای سبحان را یاری نماید به دل و دست و زبان خود، که خدای جل اسمه، یاری‌کردن هر کس را که یاریش کند و عزیز داشتن هر کس را که عزیزش دارد بر عهده گرفته‌است. و او را فرمان می‌دهد که زمام نفس خویش در برابر شهوتها به دست گیرد و ازسرکشی هایش باز دارد، زیرا نفس همواره به بدی فرمان دهد، مگر آنکه خداوند رحمت آورد.

ای مالک، بدان که تو را به بلادی فرستاده‌ام که پیش از تو دولتها دیده، برخی دادگر و برخی ستمگر. و مردم در کارهای تو به همان چشم می‌نگرند که تو درکارهای والیان پیش از خود می‌نگری و درباره تو همان گویند که تو درباره آنها می‌گویی و نیکوکاران را از آنچه خداوند درباره آنها بر زبان مردم جاری ساخته، توان شناخت.

باید بهترین اندوخته‌ها در نزد تو، اندوخته کار نیک باشد. پس زمام هواهای نفس خویش فروگیر و بر نفس خود، در آنچه برای او روا نیست، بخل بورز که بخل ورزیدن بر نفس، انصاف دادن است در آنچه دوست دارد یا ناخوش می‌شمارد.مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت‌شماری، زیراآنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش.

برای مشاهده متن به صورت کامل و دوزبانه به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید

ادامه نوشته

وصیت امام علی علیه‌السلام به امام حسن علیه‌السلام

وصیت امام علی علیه‌السلام به امام حسن علیه‌السلام 

http://www.mobin-group.com/image/reg/images/54474mu2jio_resize.jpg

ساکن خانه‌های گذشتگان که می‌داند نوبت اوست که خانه‌ها را بگذارد و برود.
این، سفارش‌های پدری است به فرزندش
و فرزندان، آرزوهای درازی دارند که به آنها نمی‌رسند؛
در راهی می‌روند که به نابودی می‌رسد.
فرزندان انسان، نشانه‌گاه تیر دردها،
اسیران روزگار،
تیررس رنج‌ها،
بندگان دنیا،
معامله‌گران هیچ و پوچ
و برنده‌های رقابت فنا و زوالند.
فرزندان انسان، در بند مرگ،
ناگزیر از رنج،
همدم اندوه،
آماج بلا،
شکست خورده شهوت
و جانشین مردگانند.
فرزندم!
این روزها که می‌بینم دنیا پشت کرده، روزگار سرکش از من می‌گریزد
و آخرت، نزدیک می‌شود.
از فکر و ذکر دیگران، رها شده‌ام.
به بیرون از خود، اعتنایی ندارم.
نگاهم از مردم، به درونم برگشته، به خود می‌اندیشم.
نزدیک شدن مرگ، از فکرها و خواهش‌ها هم مرا منصرف کرده
و حقیقت وجودم را عریان، پیش چشمم نهاده،

برای مشاهده متن کامل وصیت نامه آن بزرگوار به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

سخنان امام على عليه السلام راجع به نماز

سخنان امام على عليه السلام راجع به نماز

http://ashkhor.fileave.com/emamali/hadis/EMAMALI/namaz.JPG

در نهج البلاغه چنين آمده است :

و عن ذلك ما حرس الله عباده المؤ منين بالصلوات و الزكوات و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات تسكينا لا طرافهم و تخشيعا لا بصارهم و تذليلا لنفوسهم و اذهابا الخيلاء عنهم .

يعنى : خداوند بندگان مؤمن را با نمازها و زكاتها و روزه هاى دشوار از كبر و خودبينى محافظت و حراست مى كند، به پيكر آنان آرامش ‍ مى بخشد، به ديدگان آنان فروتنى مى دهد، نفس آنان را رام مى سازد، دلهاى آنان را افتادگى مى آموزد، و خود پسندى را از آنان دور مى كند.

در كشور اسلامى ما همه آحاد مردم بويژه بلند پايگاه علمى و اجتماعى و مالى ، به اين خصوصيات نياز مندند. بلاى طغيان و تجاوز، و زورگويى ، و زياده طلبى ، و تحقير ديگران ، و ناديده گرفتن حق صاحبان حق ، امروز بزرگترين آفت جوامع بشرى و جامعه جهانى است . و علاج اين همه ، در اين بيان والاى علوى (عليه السلام ) است .

توجه به اين واقعيتها، نقش برجسته نماز و نيايش را در چشم اهل بصيرت و انصاف آشكار مى سازد و اهتمام به ترويج و تعريف اين فريضه پر راز و رمز را، بر دو آگاهان جامعه مى نهد.

 اهميت و فضيلت نماز

نماز برترين عمل

قال على (عليه السلام )

او صيكم باالصلوة و حفظها فانها خير العمل و هى عمود دينكم .

شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مى كنم ، زيرا نماز برترين عمل و ستون و اساس دين شما است . 

نماز سيماى دين

قال على (عليه السلام ):

لكل شى ء وجه دينكم الصلوة .

 (هر چيزى سيمائى دارد و سيماى دين شما نماز است .)

 نماز ستون دين

قال على (عليه السلام ):

الله اءلله فى الصلوة فانها عمود دينكم

خدا را، خدا را كه نماز را از ياد نبريد، زيرا آن ستون دين شما است .

نماز پايه دين

قال على (عليه السلام ):

سست من قواعد الدين ... و اقامة الصلوة .

 (شش چيز از اصول و پايه هاى دين است ... از جمله برپا داشتن نماز.)

 وجوب نماز

قال على (عليه السلام )

تعاهدوا اءمر الصواة و حافظوا عليها و استكثروا منها و تقربوابها فانها كانت على المؤ منين كتابا موقوتا

امر نماز را مرا مراعات كنيد و بر حفظ آن بكوشيد و زياد بجا آوريد و به وسيله آن به خدا تقرب جوئيد. زيرا نماز فرضيه اى است كه در وقت معين بر اهل ايمان واجب شده است .

 محبوب ترين اعمال

قال على (عليه السلام )

اءحب الاعمال الى الله الصلوة

محبوب ترين كارها نزد خداوند نماز است .

 زائر پروردگار

قال على (عليه السلام )

اءلمنتظر وقت الصلوة بعد العصر زائر الله و حق على الله - عزوجل - ان يكرم زائره و يعطيه ما ساءل .

هر مسلمانى كه منتظر وقت نماز بعد از عصر است ، زائر پروردگار مى باشد و بر عهده خداوند عزيز و جليل است كه زائر خود را گرامى بدارد و به هر چه را كه خواهد عطا فرمايد.

 فرياد ابليس از نماز گزار

قال على (عليه السلام ):

ان العبد اذا سجد نادى ابليس : يا ويله اءصاع و عصيت و سجد و اءبيت .

وقتى كه بنده اى سجده كرد، ابليس فرياد مى زند: واى بر من ! او اطاعت كرد ولى من معصيت كردم ، او سجده كرد و من از اين عمل سرباز زدم .

 برای مشاهده این مطلب به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

احاديثي از حضرت علي عليه السلام در مورد روزه

::: احاديثي از حضرت علي عليه السلام در مورد روزه :::

http://ashkhor.fileave.com/emamali/hadis/EMAMALI/rooze.JPG

روزه نفس

قال اميرالمومنين عليه السلام

صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام.

اميرالمومنان على عليه السلام فرمود:

روزه نفس از لذتهاى دنيوى سودمندترين روزه‏هاست.

غرر الحكم، ج 1 ص 416 ح 64

 

روزه واقعى

قال اميرالمومنين عليه السلام

الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.

امام على عليه السلام فرمود:

روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى‏كند.

بحار ج 93 ص 249

 

برترين روزه

قال اميرالمومنين عليه السلام

صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن.

امام على عليه السلام فرمود:

روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.

غرر الحكم، ج 1، ص 417، ح 80

برای مشاهده ی کامل مجموعه این حدیث ها به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

تعدادی از احادیث حضرت علی علیه السلام در مورد همت

تعدادی از احادیث حضرت علی علیه السلام در مورد همت

http://ashkhor.fileave.com/emamali/hadis/EMAMALI/hemat.JPG

در ستایش همتهای بلند

حضرت علی عليه السلام می فرماید:

«خیر الهمم اعلاها»

بهترین همت ها، بلندترین آن ها است.

و نیز می فرماید:

«ما رفع امرء کهمّته و لا وضعه کشهوته»

هیچ چیز مانند همت بلند انسان را بزرگ نکرد؛ چنان که چیزی مانند شهوت رانی او را به زمین نزد.

و نیز می فرماید:

«من رقی درجات الهمم عظّمته الامم»

هر که از نردبان همت بلند، بالا رود جهانیان او را به دیده تعظیم بنگرند.

نتایج همت بلند

حضرت علی عليه السلام می فرماید:

«الفعل الجمیل ینبی عن علوّ الهمّة»

و نیز می فرماید:

«من بذل جهد طاقته بلغ کنه ارادته»

هر که توان خود را برای رسیدن به هدف خود به کار گیرد به تمام خواسته هایش خواهد رسید.

و نیز می فرماید:

«قدر الرّجل علی قدر همّته»

ارزش آدمی به اندازه ی همتش است

و می فرماید:

«من شرف الهمّة بذل الانسان»

بذل و بخشش آدمی نشانه بلند همتی اوست.

نیز می فرماید:

«شجاعة الرّجل علی قدر همّته»

شجاعت مرد به اندازه همت اوست.

و می فرماید: «من شرف الهمّة لزوم القناعة»

همت بلند، قناعت همیشگی همراه دارد.

و می فرماید:

«الکرم نتیجة علوّ الهمّة»

بزرگواری و آقایی نتیجه داشتن همت بلند است.

ادامه نوشته

احادیثی از امام علی علیه السلام در مورد خواص به، سیب، عسل، سرکه، روغن زیتون، گردو و...

احادیثی از امام علی علیه السلام در مورد خواص به، سیب، عسل، سرکه، روغن زیتون، گردو

و...

http://ashkhor.fileave.com/emamali/hadis/EMAMALI/BEHGER2oo.JPG

حضرت علی علیه السلام فرموده اند:

خواص به:

أَكلُ السَّفَر جَلِ قُوَّةٌ لِلقَلبِ الضَّعيفِ وَهُوَ يُطَيِّبُ المِعدَةَ وَيُذَكِّى الفُؤادَ وَيُشَجَّعُ الجَبانَ وَيُحَسِّنُ الوَلَدَ؛
خوردن به، قلب ضعيف را قوى، معده را پاك، ترسو را شجاع و فرزند را زيبا مى كند.

تحف العقول، ص 101

و

خواص عسل:

اَلعَسَلُ شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ وَلا داءَ فيهِ يُقِّلُ البَلغَمَ وَيَجلُو القَلبَ؛
عسل شفاى هر بيمارى اى است و هيچ بيمارى در آن نيست، بلغم را كم و قلب را جلا مى دهد.

مكارم الأخلاق، ص 166

و

خواص خرما

كُلُوا التَّمرَ فَإِنَّهُ فيهِ شِفاءٌ مِنَ الدواءِ؛
خرما بخوريد كه شفاى دردهاست.

مكارم الاخلاق، ص 168

و

خواص سیب:

كُلُوا التُّفّاحَ فَاِنَّهُ يَدْبَغُ المَعِدَةَ؛

سيب بخوريد، چرا كه معده را پاك مى‏كند.

كافى، ج 6، ص 357، ح 11

برای مشاهده ی همه ی احادیث به ادامه مطلب مراجعه کنید
ادامه نوشته

احادیثی از حضرت علی علیه السلام در مورد نماز جماعت

::: احادیثی از حضرت علی علیه السلام در مورد نماز جماعت  :::

http://ashkhor.fileave.com/emamali/hadis/EMAMALI/jamaat.JPG

صف اول نماز جماعت

قال علی (علیه السلام): افضل الصفوف اولها و هو صف الملائکه و أفضل المقدم میامن الام

بهترین صفهای نماز جماعت، صف اول است که صف ملائکه است و بهترین جای صف اول، سمت راست امام است.

بحارالانوار ج88، ص 18. به نقل از سایت راسخون

و

قال علی (علیه السلام): سدوا فرج الصفوف. و من استطاع ان یتم الصف الاول او الذی یلیه فلیفعل ذلک احب الی نبیکم. و تموا لصفوف، فان الله و ملائکته یصلون علی الذین یتمون الصفوف.

صفوف خالی نماز جماعت را پر کنید. و هر کسی که قدرت دارد صف اول را کامل کند یا پهلوی صف اول را پر کند، این کار را انجام دهد. به درستی که این کار نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) پسندیده است. و صفهای نماز جماعت را کامل کنید، به درستی که خدا و ملائکه درود می فرستند بر آنان که صفوف را تکمیل کنند.

جامع احادیث الشیعه، ج6، ص 474. به نقل از سایت راسخون

 

برتری خاص نماز جماعت صبح

قال علی (علیه السلام): من صلی الفجر فی جماعه رفعت صلوته فی الصلوه الابرار و کتب یومئذ فی وفد المتقین.

کسی که نماز صبح را به جماعت بخواند، نمازش در میان نیکان بالا برده می شود و آن روز «نام او» در جرگه پارسایان نوشته شود.

دعائم الاسلام، ج1، ص 153. به نقل از سایت راسخون

 

مدت زمان نمازجماعت

قال علی (علیه السلام): و اذا قمت فی صلوتک للناس، فلا تک منفرا و لا مضیعا. فان فی الناس من به العله و له الحاجه.

و هنگامی که به نماز جماعت برای مردم می ایستی، باید نمازت نه نفرت آور و نه تضییع کننده باشد. (نه آنقدر آن را طول بده که موجب تنفر مأمومین شود و نه آنقدر سریع که نماز را ضایع کنی) چرا که در بین مردمی که با تو به نماز ایستاده اند، هم بیمار وجود دارد و هم افراد حاجتمند هست.

نهج البلاغه، نامه 52.به نقل از سایت راسخون

برای مشاهده مجموعه احادیث امام علی درباره نماز جماعت به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

تعدادی از احادیث روانشناسی و اخلاقی در کلام امام علی علیه السلام

::: تعدادی از احادیث روانشناسی و اخلاقی در کلام امام علی علیه السلام :::

http://ashkhor.fileave.com/emamali/hadis/EMAMALI/ravanshenasi%20v%20aghlagh.JPG

اگرچه می توان گفت تمام کلمات معصومین علیهم السلام کمک به ارتقای روحی روانی انسان هاست چند موردی را که شاید به ذهن ما نزدیکتر برسد به عنوان نمونه ذکر میکنیم:

امام علی علیه السلام فرموده اند: 

اَلنّاسُ كَالشَّجَرِ شَرابُهُ واحِدٌ وَثَمَرُهُ مُختَلِفٌ؛
مردم همانند درختان اند كه آبشان يكى است و ميوه هايشان گوناگون.

غررالحكم، ج2، ص136، ح 2097

و

اَلنّاسُ إلى أشكالِهِم أَميَلُ؛
مردم به همانند خود، بيشتر تمايل دارند.

بحارالأنوار، ج78، ص92، ح100

و

اَلنّاسُ أعداءُ ماجَهِلوا؛
مردم، با آنچه نمى دانند دشمن اند.

نهج البلاغه، حكمت 438

و

إِنَّ لِلقُلوبِ شَهوَةً وَكَراهَةً وَإِقبالاً وَإِدبارً فَتوها مِن إِقبالِها وَشَهوَتِها، فَإِنَّ القَلبَ إِذا اُكرِهَ عَمِىَ؛
دلها را حالتِ خواستن و ناخواستن و روى آوردن و پشت كردن است. از راه خواسته ها و تمايلات سراغ قلبها برويد، چرا كه اگر دل را به كارى مجبور كنند، كور مى شود.

نهج البلاغه، حكمت 193

و

مَن لَم يُحسِن ظَنَّهُ استَوحَشَ مِن كُلِّ أَحَدٍ؛
آن كس كه گمان خود را نيكو نسازد (و بدبين باشد) از هر كسى وحشت مى كند.

غررالحكم، ج5، ص442، ح9084

برای مشاهده همه احادیث به ادامه مطلب مراجعه کنید

ادامه نوشته

خطبه سوم نهج البلاغه معروف به خطبه شقشقیه

خطبه سوم نهج البلاغه معروف به خطبه شقشقیه كه از معروف ترین خطبه های آن حضرت است
http://ashkhor.fileave.com/emamali/khetabeha/ali/B27.GIF

خطبه شقشقیه
شعله‏ای از آتش دل زبانه کشید و فرو نشست!


این خطبه مشتمل بر شکایت در مورد خلافت و صبر امام در برابر از دست رفتن آن‏و سپس بیعت مردم با او می‏باشد
به خدا سوگند،او(ابو بکر)ردای خلافت را بر تن کرد،در حالیکه خوب می-دانست،من در گردش حکومت اسلامی هم چون محور سنگهای آسیایم(که بدون آن‏آسیا نمی‏چرخد).[1]

(او میدانست)سیلها و چشمه‏های(علم و فضیلت)از دامن کوهسار وجودم جاری‏است[2]و مرغان(دور پرواز اندیشه‏ها)به افکار بلند من راه نتوانند یافت!

پس من ردای خلافت را رها ساختم،و دامن خود را از آن در پیچیدم(و کنار گرفتم)در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که:با دست تنها(با بی یاوری)به پا خیزم(و حق‏خود و مردم را بگیرم)و یا در این محیط پر خفقان و ظلمتی که پدید آورده‏اند صبر کنم؟

محیطی که:پیران را فرسوده،جوانان را پیر،و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی‏به رنج وا می‏دارد.

(عاقبت)دیدم بردباری و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است،لذا شکیبائی ورزیدم،ولی به کسی می‏ماندم که:خاشاک چشمش را پر کرده،و استخوان راه گلویش را گرفته،با چشم خود می‏دیدم،میراثم را به غارت می‏برند!.[3]

تا اینکه اولی به راه خود رفت[4](و مرگ دامنش را گرفت)بعد از خودش خلافت‏را به پسر خطاب سپرد،[5](در اینجا امام به قول اعشی شاعر متمثل شد که مضمونش این است):

که بس فرق است تا دیروزم امروز×کنون مغموم و دی شادان و پیروزشگفتا!او که در حیات خود،از مردم می‏خواست عذرش را بپذیرند(و با وجود من)وی را از خلافت معذور دارند[6] خود هنگام مرگ عروس خلافت را برای دیگری کابین بست!

برای مشاهده ی کامل خطبه شقشقیه به ادامه مطلب مراجعه کنید

ادامه نوشته

خطبه 1 نهج البلاغه(افسانه آفرینش)

http://ashkhor.fileave.com/emamali/khetabeha/ali/khotbe%201%20nahj.GIF

در این خطبه ، سخن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم (ع )است.

حمد باد خداوندى را كه سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهایش عاجز آیند و كوشندگان هر لكه داره كوشند، حق نعمتش را آنسان كه شایسته اوست ، ادا كردن نتوانند. خداوندى ، كه اندیشه هاى دور پرواز او را درك نكنند و زیركان تیزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند. خداوندى كه فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان یافت ، كه در زمان نگنجد و مدت نپذیرد. آفریدگان را به قدرت خویش ‍ بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراكند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره هاى كوهساران ، زمینش را از لرزش بازداشت .
اساس دین ، شناخت خداوند است و كمال شناخت او، تصدیق به وجود اوست و كمال تصدیق به وجود او، یكتا و یگانه دانستن اوست و كمال اعتقاد به یكتایى و یگانگى او، پرستش اوست . دور از هر شایبه و آمیزه اى و، پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه اى پاك باشد كه از ذات او، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این است كه غیر از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر این است كه غیر از صفت خود است .
هركس خداوند سبحان را به صفتى زاید بر ذات وصف كند، او را به لكه داریزى مقرون ساخته و هر كه او را به لكه داریزى مقرون دارد، دو لكه داریزش پنداشته و هر كه دو لكه داریزش پندارد، لكه دارنان است كه به اجزایش تقسیم كرده و هر كه به اجزایش تقسیم كند، او را ندانسته و نشناخته است . و هر كه او را ندانسته به سوى اشارت كند و آنكه به سوى او اشارت كند محدودش پنداشته و هر كه محدودش پندارد، او را بر شمرده است و هر كه گوید كه خدا در لكه داریست ، خدا را درون چیزى قرار داده و هر كه گوید كه خدا بر روى چیزى جاى دارد، دیگر جایها را از وجود او تهى كرده است .
خداوند همواره بوده است و از عیب حدوث ، منزه است . موجود است ، نه آنسان كه از عدم به وجود آمده باشد؛ با هر چیزى هست ، ولى نه به گونه اى كه همنشین و نزدیك او باشد؛ غیر از هر چیزى است ، ولى نه بدان سان كه از او دور باشد. كننده كارهاست ولى نه با حركات و ابزارها. به آفریدگان خود بینا بود، حتى آن زمان ، كه هنوز جامه هستى بر تن نداشتند. تنها و یكتاست زیرا هرگز او را یار و همدمى نبوده كه فقدانش ‍ موجب تشویش گردد. موجودات را چنانكه باید بیافرید و آفرینش را چنانكه باید آغاز نهاد. بى آنكه نیازش به اندیشه اى باشد یا به تجربه اى كه از آن سود برده باشد یا به حركتى كه در او پدید آمده باشد و نه دل مشغولى كه موجب تشویش شود. آفرینش هر چیزى را در زمان معینش ‍ به انجام رسانید و میان طبایع گوناگون ، سازش پدید آورد و هر چیزى را غریزه و سرشتى خاص عطا كرد. و هر غریزه و سرشتى را خاص كسى قرار داد، پیش از آنكه بر او جامه آفرینش پوشد، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پیچ و خم هر كارى را مى دانست

برای مشاهده ی کامل متن خطابه از وبلاگ غدیر خم به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

خطبه همام(متقین) امام علی (ع)

خطبه همام(متقین) امام علی (ع)

http://ashkhor.fileave.com/emamali/khetabeha/ali/hemam.JPG

اما بعد، خداوند- پاک و بزرگ-به هنگام آفریدن خلق،ازطاعت آنان بى نیاز واز نافرمانی آنان ایمن بود، زیرا گناه گناهکاران برای او زیانی نداردو طاعت طاعت کنندگان به اوسودی نمی رساند. آنگاه روزىووسائل آسایش آنان را میانشان تقسیم فرمود، او هر کس را دراین جهان در مرتبه ودرجه ای [که سزاوارشان بود] قرار دادوپرهیزکاران در این جهان دارای برتری هایی هستند:گفتارشان از روی راستی وپوشاکشان ازروی اقتصادومیانه روی، و رفتارشان از روی تواضع وفروتنی است. ازچیزهائی که خدای بزرگ برای آنها حرام کرده است چشم پوشی کرده اند، و به کاری که به آنها بهره ای دهدگوش فرا داده اند. درسختى ها وگرفتاریها بدان گونه اند که دیگران در حال آسایش وخوشی هستند،و اگرمهلت ومدتی که خداوند براى آنهاتعیین فرموده است نبود،از شوق ثواب و ترس از عذاب لحظه ای جان درجسمشان قـرار نمى گرفت.خدا درنظرآنان بزرگ، و جز او درچشم آنان حقیراست،بهشت راآنچنان باور دارندکه گوئى آن را دیده اند ومی دانند که اهل آن در آن به خوشی به سر می برند،و آتش جهنم راچنان باور دارندکه گوئی آن راواهل آن را که در آن گرفتارعذابند دیده اند.دلهایشان اندوهگین واز آزارشان همه درامنیت هستند،بدنهایشان لاغروخواهشهایشان اندک، ووجودشان توام با عفّت وپاکی است.این چند روز کوتاه دنیا را با صبروشکیبائی به سر می برندوبه دنبال آسایش جاودانی هستند،این کار تجارت پرفایده ای است که پروردگارشان برایشان فراهم ساخته است دنیابه آنان روی آورشد،اما اینان ازآن رو گردانیدند،واینان را اسیر کرد وجانشان را فداکردندوخودرارهانیدند.به هنگام شب برپامی ایستندوآیات قرآن را باتامل واز روی تفکرمی خوانند،وباخواندن واندیشیدن در باره ی آن خودرااندوهگین می کنندوباآن کوشش می کنند که درد خود را درمان کنند. هرگاه به آیه اى برخورند که اشتیاق برانگیزدودر آن امیدی باشدبه آن طمع می ورزند، وبا اشتیاق به آن می نگرند،گوئی پاداشی که آن آیه خبر می دهد در مقابل دیدگان آنهاست وآن را می بینند.واگربه آیه اى برسندکه درآن ترس و بیم است،گوش دل خویش را می گشایند،چنان که گوئی فریادوافغان دوزخیان در کنار گوش آنهاست و قامت خویش را درمقابل حق خم می کنندو پیشانى ها وکف دستها و زانوان وسرانگشتانشان رابر زمین می نهند،و از خدای بزرگ آزادى خویش را می خواهند.

و به هنگام روز، بردبار و دانا و نیکوکار و پرهیزگارند.ترس از حق اندامشان را همچون باریکی تیرهای تراشیده لاغر کرده است،هر بیننده ای تصور می کندکه آنان بیمارنددر حالی که هیچ بیماری ندارند،ومی گویند:که اینان دیوانه اند!

ولی دیوانه نیستندبلکه در دلشان هنگامه ی بزرگی برپاست! از عمل خویش خشنود نمی شوند،وبسیاررابسیارنمی پندارند. خود را متّهم می سازند،واز کردار خویش هراسانند،اگر کسی یکی از آنها را بستایداز آنچه در باره ی او گفته است می هراسدومی گویدمن خود را بهتر از هرکس می شناسم و پروردگارمن بیش از من مرا می شناسد! خداوندا آنچه می گویندبرمن مگیر، و مرا برترازآنچه گمان می کنندبگردان،وگناهان مرا که نمی دانند ببخش.

برای مشاهده ی همه خطابه همام به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

از خطبه های امیر مومنان علی (ع ) معروف به خطبه ( دیباج )

از خطبه های امیر مومنان علی ( علیه السلام ) معروف به خطبه ( دیباج )
http://ashkhor.fileave.com/emamali/khetabeha/ali/dibaj.JPG

بندگان خدا! دو دلی و شبهه نورزید که به شک و تردید مبتلا می شوید، و شک و تردید مکنید که کافر می شوید، و کفر نورزید که پشیمان می گردید؛ و بر خودتان سهل مگیرید و رخصت مدهید که به خلافکاری می افتید ، و رخصتها و سهل انگاریها شما را به راههای تاریک می کشاند و به هلاکت می رساند، و در مورد حق وقتی بر شما وارد شد سهل انگاری و خلافکاری نکنید که به زیانی آشکار مبتلا می شوید.

بندگان خدا! از احتیاط و دور اندیشی است که خدا بپرهیزید ، و از نگداری و ایمنی است که مغرور به خدا نشوید ( و خود را مفریبید که گمان برید خداوند شما را به گناهتان عذاب نمی کند و به این جهت در ارتکاب گناه بی باکی نمائید ) .

بندگان خدا! خیر خواه از همه مردم برای خود کسی است که از همه نسبت به خدایش مطیع تر باشد، و فریبکار تر از همه ایشان برای خود کسی است که نسبت به پروردگار خود بیشتر معصیت و نافرمانی نماید.

بندگان خدا! هر کس طاعت خدا نکند در امان می ماند و شادمان می شود، و هر کس مرتکب معصیت او شود زیان می بیند و پشیمان می شود و سالم نمی ماند.

بندگان خدا ! از خدا یقیین بطلبید که یقیین سر دین است، و از او عافیت و سلامتی بخواهید که عافیت بزرگترین نعمت است، و آن را برای دنیا  و اخرت غنیمت شمارید. و از او توفیق بخواهید که توفیق بیانی محکم و استوار است. و بدانید که بهترین همراه  ملازم دل یقیین است، و نیکوترین یقیین تقوی است. بدترین کارهای حق و پسندیده  واجبات است، و بدترین نو پدید ها و نو ساخته ها است، و هر نومیدی بدعت است، و هر بدعتی گمراهی است و با بدعتها سنتها نابود و ویران می شود. زیانکار و فریب خورده کسی است که در دین خود زیان بیند، و بهرمند مورد رشک دیگران کسی است که دینش برای او سالم بماند و یقینش نیکو شود، و سعادتمند کسی است که غیر از خود پند بگیرد، بدبخت کسی است که فریب هوی و هوسش را بخورد.

با رجوع به ادامه ی مطلب متن کامل خطابه را از وبلاگ غدیر خم دریافت نمایید.


ادامه نوشته

خطبه بدون نقطه مولای متقیان حضرت علی (ع)

خطبه بدون نقطه مولای متقیان حضرت علی (ع)

http://ashkhor.fileave.com/emamali/khetabeha/ali/bi%20noghteh.JPG

امیرالمومنین علی(ع) را بدون شک می‌توان انسانی کامل دانست که همه وجوه انسانیت را به حد کمال در خود دارد. او علاوه بر همه وجود پاک انسانی مردی است که در عرصه کلام آنچنان طبع آزمایی کرده است که سخت می‌توان به ریسمان آن چنگ انداخت و خود را به آن مرتبه از کلام رساند. خطبه بدون نقطه ایشان یکی از درخشان‌ترین خطبه‌های، چه در عرصه کلام و چه در عرصه معناست.



الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ. الواحدُالأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ. سَلَّطَ المُلوک وَ أعداها، وَ أهلَک العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَک السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ َحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها. الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِک السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کرَمُهُ. عَلَّمَکم کلامَهُ، وَ أراکم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ. وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ. أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کهولاً. صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الکرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ. أرسَلَهُ رَحمَةً لَکم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکم، وَ هُدوءَ دارِکم وَ دُحورَ، عارِکم وَ صَلاحَ أحوالِکم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکم وَ رَحمَةً. اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا الکسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلک وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کلِّها وَ هَمِّها. هَلَک وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکهُ، وَ کم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ عُمدَةً. اَللّهُمَّ لَک الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلک وَ کمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کلَّ عِلمٍ عِلمُهُ. عَصَمَکمُ وَ لَوّاکم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکم، وَ لِلاِسلامِ هَداکم، وَ رَحِمَکم وَ سَمِعَ دُعاءَکم، وَ طَهَّرَ أعمالَکم، وَ أصلَحَ أحوالَکم. وَ أسألُهُ لَکم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.

برای مشاهده معنای خطبه به ادامه مطلب مراجعه کنید
ادامه نوشته

خطبه اى از  حضرت علي (ع ) در طلب باران

خطبه اى از  حضرت علي (ع ) در طلب باران
 http://ashkhor.fileave.com/emamali/khetabeha/ali/talabe%20yaran.JPG

بدانيد، زمينى كه شما را بر پشت خود حمل مى كند و آسمانى كه بر سرتان سايه گسترده است ، فرمانبردار پروردگار شما هستند و اگر بركات خود را بر شما ارزانى مى دارند، بدان سبب نيست كه بر شما دل مى سوزانند يا مى خواهند به شما تقرب جويند يا از شما اميد خيرى دارند، بلكه ، خداوند آن دو را فرمان داده كه به شما سود رسانند و آن دو هم اطاعت كرده اند. خداوند، زمين و آسمان را براى مصالح شما بر پاى داشته و آن دو نيز برپاى ايستاده اند.
ايزد تعالى بندگانش را كه مرتكب اعمال ناشايست شوند، به كاسته شدن ميوه هاشان و نگه داشتن بركات از ايشان و فرو بستن خزاين خيرات به روى آنان مى آزمايد. تا توبه كنندگان توبه كنند و گناهكاران از گناه كردن باز ايستند و پندگيرندگان پند گيرند.
و آن كه اراده گناه كرده  منزجر گردد. خداوند، آمرزش خواستن را سبب فراوانى روزى و رحمت بر آفريدگان قرار داده ، كه فرمايد: (از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است . تا از آسمان برايتان پى در پى باران فرستد. و شما به اموال و فرزندان مدد كند. قرآن مجيد) پس ، خداوند رحمت كند كسى را كه به توبه روى آورد و از خطاهاى خود بخشش طلبد و بر مرگ خود پيشى گيرد و تدارك امر آخرت كند.
اى خداوند، ما به سوى تو بيرون آمده ايم، از درون خيمه ها و خانه هايى كه ناله و فرياد ستوران و كودكانمان از آن بلند است. در حالى كه، رحمت تو را مى طلبيم و اميد به فضل نعمت تو بسته ايم و از عذاب و خشم تو بيمناكيم .
بارخدايا، ما را به باران خود سيراب نما و نوميدمان باز مگردان و به قحط هلاك منماى و به آنچه سفيهان كرده اند مؤ اخذه مكن . اى بخشاينده ترين بخشايندگان .
اى خداوند، ما به سوى تو بيرون آمده ايم ، تا آنچه را كه بر تو پوشيده نيست به تو شكايت كنيم. زيرا تنگناهاى دشوارمان به بيچارگى كشانده، خشكساليهاى مشقت بار ما را به درگاه تو رانده. و خواسته هاى دست نايافتنى به رنجمان افكنده و فتنه هاى ناهنجار، گريبانگيرمان شده است .

برای مشاهده ی همه خطابه به ادامه مطلب بروید
ادامه نوشته

خطبه بدون الف امیرامومنین علی علیه السلام

 

 

 کفعمی در مصباح، از هشام بن سایب کلبی و او از ابی صالح روایت می کند که: روزی جمعی از اصحاب پیغمبر بحث می نمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟ معلوم شد حرف الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد.حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حضور داشتند. بدون تأمّل و فی البداهه خطبه ای فرمودند. چنانکه عقلها حیران ماند و نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفت آور است. فرمودند:

 حَمِدتُ مَن عَظُمَت مِنَّتُهُ، وَ سَبَغَت نِعمَتُهُ، وَ سَبَقَت رَحمَتُهُ، وَ تَمَّت کَلِمَتُهُ، وَ نَفَذَت مَشیَّتُهُ، وَ بَلَغَت حُجَّتُهُ، و عَدَلَت قَضیَّتُهُ، وَ حَمِدتُ حَمَدَ مُقِرٍّ بِرُبوبیَّتِهِ، مُتَخَضِّعٍ لِعُبودیَّتِهِ، مُتَنَصِّلٍ مِن خَطیئتِهِ، مُعتَرِفٍ بِتَوحیَدِهِ، مُستَعیذٍ مِن وَعیدِهِ، مُؤَمِّلٍ مِن رَبِّهِ مَغفِرَةً تُنجیهِ، یَومَ یُشغَلُ عَن فَصیلَتِهِ وَ بَنیهِ، وَ نَستَعینُهُ، وَ نَستَرشِدُهُ، وَ نُؤمِنُ بِهِ، وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَ شَهِدتُ لَهُ بِضَمیرٍ مُخلِصٍ موقِنٍ، وَ فَرَّدَتُهُ تَفریدَ مُؤمِنٍ مُتقِنٍ، وَ وَحَّدَتُهُ تَوحیدَ عَبدٍ مُذعِنٍ لَیسَ لَهُ شَریکٌ فی مُلکِهِ، وَ لَم یَکُن لَهُ وَلیٌّ فی صُنعِهِ  .......

 

 

ستایش می کنم کسی را که منّتش عظیم است و نعمتش فراوان؛ و رحمتش (بر غضبش) پیشی گرفته است. سخن (و حکم) اوتمامیّت یافته (و قطعی است)؛ خواست او نافذ و برهانش رسا و حکمش بر عدالت است.

ستایش می کنم، به سان سپاس آن که معترف به ربوبیّتش و پر خضوع دربندگی اوست. و از گناه خویش (بریده و) کنده شده و به توحید او اقرار می نماید. و از وعید (و بیم) عذابش (به خود او) پناه می برد. و از درگاه پروردگارش امیدوار آمرزشی است که او را نجات بخشد، در روزی که (انسان را به گرفتاری خویش مشغول و) از بستگان و فرزندانش غافل می سازد.

از او یاری و هدایت می جوییم و به او ایمان داریم و بر او توکّل می کنیم. از ضمیری با اخلاص و یقین، برای او (به توحید) گواهی می دهم و او را به یکتایی می شناسم. یکتا شناسی فردی مؤمن و استوار (در یقین). و او را یگانه می شمارم، یگانه دانستن بنده ای خاضع. نه در پادشاهی خود شریکی دارد و نه درآفرینشش یاوری.

 برای مشاهده متن و ترجمه کامل به ادامه مطلب بروید .

 

ادامه نوشته